در ابتدای سده بیست ویکم، یکی از جستارهای برجسته عدالت کیفری بین المللی، جرم انگاری جرایم بین المللی در نظام عدالت کیفری ملی به منظورِ تمهید پیگرد ملی این جرایم است. با از سرگذراندن رفتارهای ددمنشانه غیرقابل تصور سده گذشته، پاسداری از صلح و امنیت و آرامش بین المللی یکی از آرمان های ارزشمند انسانی انگاشته می شود. برای دستیابی به چنین هدفی تاکنون اقدامات گوناگونی از جمله پایه گذاری دادگاه های ویژه و دیوان کیفری بین المللی به منظورِ پیگرد و مجازات جرایم بین المللی و پایان بخشیدن به مصونیت آنها، به انجام رسیده است. در این راستا، به سبب پاسداشت حق حاکمیت کشورها، همواره رسیدگی به چنین جرایمی به دست خود کشورها در اولویت قرار داشته و از این رو کشورها باید خود را برای پیگرد این جرایم آماده سازند. به این ترتیب، جرم انگاری جرایم بین المللی در حقوق کیفری داخلی ابزار بایسته برای آمادگی جهتِ رسیدگی به آن جرایم است. این بایستگی ناشی از عوامل گوناگونی بوده که به نظر می رسد برآورده کردن عدالت کیفری بین المللی از جمله مهم ترینِ آنهاست که به موجب آن، این بایستگی در حقوق کیفری ملی توجیه می شود. وانگهی، بدین منظور، الگوهای گوناگونی وجود دارد که در میان آنها مناسب ترین الگو، نگارش و برنهادن مقررات مستقل در حقوق کیفری داخلی است، زیرا بدین سان، جرایم و کیفرها پیرو اصل قانونی بودن به روشنی و بدون ابهام تعریف می گردند.
سال انتشار : 1396
دریافت در ادامه مطلب